بايد دانست که فاصله طبقاتي زياد تعادل رواني جامعه را بر هم مي زند و عده اي از آحاد جامعه را به سوي اسارت روحي و تحقير مستمر سوق مي دهد. از اين رو در جامعه حق مدار فقر مطرود است و نوعي بيماري خطرناک تلقي مي شود. پس بايد به سرعت درمان شده و ريشه کن گردد. زيرا فقر قابليتهاي رشد و تکامل فرد را مي کاهد و استعدادهاي تعالي را منحرف مي سازد و اصول اخلاقي را از بين برده و اخلاق و دين را ناکارآمد جلوه مي دهد. جامعه درگير فقر هرگز نمي تواند جامعه ديني و مورد رضايت پروردگار باشد. پس مقبول ترين عبادت در ارتباط با فقر اقدامي است که آن را ريشه کن مي سازد.

 

 

 

 

 

در اين راستا موارد ي ذکر مي گردد که انجام آنها به صورت صحييح مي تواند اثر بسزائي داشته باشد که عبارتند از:

1- اهميت  به کار و تلاش: 
اولين موضوعي که در بحث فقر و غنا بايد از نظر ديني مورد توجه قرار گيرد اين است که اسلام دين کارو فعاليت  وآيين سعي و عمل است . تمام مردم براي تامين زندگي با عزت و شرافتمندانه بايد از پي کار و کوشش بروند و در جامعه وجودي موثر داشته باشند که اگر چنين نکنند در اسلام مورد بد بيني و انزجارند.همه مي دانيم که کار يکي از نيازهاي روحي و رواني انسان نيز هست. اگر کار نباشد نشاط و شادابي از بين خواهد رفت و زندگي خسته کننده و ملال آور خواهد شد.  امام صادق( عليه السلام) در سفارش خود به مفضل چنين مي فرمايند: «لَوْ کَفَي النّاسُ کُلَّ ما يحْتاجونَ اِلَيهُ لِما تَهِنوروا بِالْعَيشِ وَلا وَجَدوا لَهُ لِذَّةَ. اگر تمام نيازهاي انسان آماده بود زندگي برايش گوارا نبود و از آن هيچ لذتي نمي برد.»

 

 

 

سپس حضرت با ذکر مثالي به تو ضيح بيشتر در اين زمينه مي پردازند و مي فرمايند:
«آيا نمي بيني که اگر کسي مدتي ميهمان باشد و تمام نيازهاي خوراکي و نوشيدني و کاري او را برآورده سازد هر آيينه از بيکاري آزرده مي شود و نفسش با او به نزاع بر مي خيزد که بايد به کاري مشغول گردد. حال اگر نياز انسان در تمام عمر برآورده شود و هيچ نيازي نداشته باشد چه خواهد شد. پس بهترين تدبير در آنچه براي انسان آفريده شده اين است که جايي براي تلاش نيز قرار داده شود تا بي کاري او را به رنج نيندازد.  بنابراين زندگي بدون کار ،ملال آور و خسته کننده است و کار و تلاش يکي از ارزشهاي مهم زندگي است. با کار کردن، نيازهاي زندگي انسان تأمين مي شود و بدين وسيله، «استقلال زندگي» تأمين مي گردد. کسي که با تلاش و زحمت خود، زندگي اش را تأمين مي کند، وابسته به ديگران نيست . تأمين نياز، يک اصل در تداوم حيات است. حال اگر نيازهاي زندگي، با کار و تلاش و به وسيله ي صاحب زندگي، تأمين نگردد، بايد از راه ديگري به وسيله افراد ديگري تأمين گردد و اينجاست که وابستگي در زندگي شکل مي گيرد و زندگي هاي قارچ گونه به وجود مي آيد.

 

 

 

 

 


فهرست مطالب
شيوه هاي مبارزه با فقر
1-4- اهميت  به کار و تلاش
4-2- انفاق 
4-2-1-برّ
4-2-2- ايثار
4-3- ايجاد قرض الحسنه 
4-4-  مبارزه با مصرف گرايي و تجمل گرايي
4-5- همسان زيستي حاکمان با محرومان
منابع و مآخذ