باس  (2000)، شادکامي را هدف مشترک همه افراد دانسته و آن را حاصل ارزيابي افراد از خود و زندگي شان مي داند. وينهوون  (1997) شادکامي را به عنوان مجموعه اي از عواطف و ارزيابي شناختي از زندگي تعريف کرده است و آن را درجه اي از کيفيت زندگي افراد مي داند، که به طور کلي مثبت ارزيابي مي کنند(به نقل از رجاس ، 2007). فرانسيس  (1998)، در بررسي 456 دانشجو  با پرسشنامه هاي شادکامي آکسفورد و شخصيت سنج آيزنک بيان مي دارد که شادي همان برون گرايي پايدار است.

 

 

 

ديدگاه هاي موجود درباره شادي

وينهوون  (2006)، ديدگاه هاي موجود درباره شادي را اين گونه معرفي مي کند:

1. نظريه نقطه ثابت:
اين ديدگاه بيان مي دارد که ما به صورت مغزي، براي داشتن سطح خاصي از شادي، برنامه ريزي شده ايم. اين ديدگاه معتقد است که شادي متأثر از گرايش ذاتي فرد است که منجر مي گردد از زندگي لذت ببريم يا نه. يکي از سرشناسان اين نظريه ليکن  (1999)، است که بيان مي دارد 80 درصد مسأله ارثي است. هرچند قطعيتي  راجع به اصل اين مسأله وجود ندارد ولي برخي آن را متأثر از سيستم پاداش مغزي مي دانند که مرتبط با عواطف منفي و مثبت است(وينهوون، 2006).

 

 

 

 2. نظريه مقايسه:
اين ديدگاه بيان مي دارد که شادي ناشي از محاسبات ذهني و منطقي است که شامل مقايسه با استانداردهاي زندگي خوب مي شود. اين نظريه مي گويد که ما استانداردهايي از زندگي خوب در ذهن خود داريم و دائما واقعيت هاي زندگي مان را با آن معيارها مي سنجيم. ما گرايش داريم تا زندگي مان را با آنچه که مي توانست باشد، مقايسه کنيم. اين مقايسه مي تواند شامل مقايسه عملکرد فعلي با عملکرد گذشته خودمان بوده و يا ناشي از مقايسه عملکردمان با عملکرد ديگران باشد. مايکالوس  (1985)، اين مقايسه نه تنها براساس خواسته هاي ما و يا عملکرد ديگران بلکه براساس نيازهاي ماست و اين که چه چيز را منصفانه مي پنداريم(همان).

 

 

 


 3. نظريه عاطفه:
شادي ناشي از تجربه عاطفي غير منطقي است که کامرواسازي نيازها را نشان مي دهد. در اين ديدگاه شادي انعکاسي است از احساس کلي ما. مردم هنگامي که نياز هاي اساسي شان از جمله گرسنگي، احساس خطر و تنهايي ناديده گرفته شود، احساس ناراحتي مي کنند. اين نظر با نتايج موجود درباره ميانگين شادي کمتر در کشورهاي فقير همخواني دارد(همان).

 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب
شادکامي
در تبييين شادکامي دو مکتب اصلي وجود دارد:
2 ـ 1 ـ 2 ـ 1. ديدگاه هاي موجود درباره شادي
2 ـ 1 ـ2 ـ 1 ـ 1. نظريه نقطه ثابت:
2 ـ 1 ـ 2 ـ 1 ـ 2. نظريه مقايسه:
2 ـ 1 ـ 2 ـ 1 ـ 3. نظريه عاطفه:
2 ـ 1 ـ 2 ـ 2. الگوي شادي از ديدگاه شلدون و ليبوميرسکي:
2 ـ 1 ـ 2 ـ 3. نظريه هاي مختلف روانشناسي درباره شادي
 2 ـ 1 ـ 2 ـ 3 ـ 1. ديدگاه فرويد :
 ـ 1 ـ 2 ـ 3 ـ2. ديدگاه اسکينر: 
2 ـ 1 ـ 2 ـ 3 ـ 3. ديدگاه مزلو:
2 ـ 1 ـ 2 ـ 3 ـ 4. ديدگاه اسلام درباره شادي:
عوامل بسياري در احاديث و روايات براي شادي ذکر شده است:
پيشينه تحقيقاتي
2 ـ2 ـ 1. تحقيقات انجام شده در ايران
2 ـ2 ـ 2. تحقيقات انجام شده در خارج از ايران

منابع:
منابع فارسي:
منابع انگليسي: